ماجرای خودکشی دختر اوپنهایمر!
تاریخ انتشار: ۴ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۰۰۹۹۴
به گزارش قدس آنلاین، این فیلم از زمان انتشار با استقبال گسترده منتقدان روبهرو شد و در میان جوایز فراوان، ۷ جایزه اسکار، ازجمله جایزه بهترین بازیگر نقش مرد را نیز از آن خود کرد.
اوپنهایمر نولان علاوه بر کار هستهای، به زندگی شخصی پیچیده این دانشمند نیز میپردازد؛ ازجمله ازدواج با کاترین «کیتی» اوپنهایمر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه هرآنچه باید درباره خانواده واقعی اوپنهایمر بدانید آمده است.
کاترین «کیتی» اوپنهایمر
کاترین اوپنهایمر با نام خانوادگی اصلی پونینگ، در سال ۱۹۴۰ تنها دو سال پیش از پیوستن اوپنهایمر به پروژه منهتن با او ازدواج کرد.
کیتی پیش از این سه بار ازدواج کرده بود. اولین همسر او فرانک رمزیر موسیقیدان بود که تنها یک سال با هم زندگی کردند. کمی بعد از جدایی، در سال ۱۹۳۴ او با حزب کمونیست آمریکا درگیر شد و با جان دالت جونیور ازدواج سفید کرد. این دو تا سال ۱۹۳۶ با هم در شیکاگو زندگی کردند.
کیتی سپس در سال ۱۹۳۸ با ریچارد استوارت هریسون، استاد آکسفورد ازدواج کرد، اما زمانی که هریسون در کالیفرنیا مشغول کار بود، با اوپنهایمر وارد رابطه شد. او در سال ۱۹۴۰ از هریسون طلاق گرفت و یک روز بعد با اوپنهایمر ازدواج کرد.
آنها تا زمان مرگ اوپنهایمر بر اثر سرطان حنجره در سال ۱۹۶۷ با هم بودند و کیتی خاکستر او را در کنار جزیره سنت جان در جزایر ویرجین، به آب ریخت؛ جایی این زوج زمان زیادی را به همراه دو فرزندشان در آن سپری میکردند.
کیتی باقی عمرش را با رابرت سربر، فیزیکدان دیگری از پروژه منهتن، سپری کرد که همسرش بر اثر خودکشی جان باخته بود. کیتی در سال ۱۹۷۲ در بیمارستان درگذشت؛ درست زمانی که این زوج قصد داشتند به سفری دریایی در ژاپن، جزایر گالاپاگوس و تاهیتی بروند.
پیتر اوپنهایمر
پیتر بزرگترین فرزند کیتی و رابرت، در سال ۱۹۴۱ در کالیفرنیا به دنیا آمد. پیش از آنکه خانواده برای پروژه منهتن به لوس آلاموس نقل مکان کند.
گفته میشود که پیتر در کودکی با اضطراب دست و پنجه نرم میکرد و رابطه خوبی با مادرش نداشت. در عوض منشی پدرش، ورنا هابسون، به «مادر جایگزین» او تبدیل شد.
متاسفانه پیتر در مدرسه کوئیکر در نیوتاون پنسیلوانیا خوب عمل نکرد و نمرات مورد نیاز برای فارغالتحصیلی را به دست نیاورد.
او سرانجام تحصیلاتش را در یک دبیرستان دولتی به پایان رساند.
وقتی پدرش در سال ۱۹۶۷ از دنیا رفت، پیتر به مزرعه پرو کالینته در نیومکزیکو که رابرت اوپنهایمر مالک آن بود بازگشت و در ۸۱ سالگی هنوز در آنجا زندگی میکند.
او سالها به عنوان نجار کار کرد و سه فرزند دارد.
کاترین «تونی» اوپنهایمر
تونی اوپنهایمر در سال ۱۹۴۴ متولد و در لس آلاموس بزرگ شد. او در سنین پایین به فلج اطفال مبتلا شد و بیشتر به همین خاطر است که خانواده اوپنهایمر شروع به سفر به سنت جان در جزایر ویرجین کردند، زیرا گرما به شرایط او کمک میکرد.
تونی هم در دوران نوجوانی با مادرش رابطه خوبی نداشت که گفته میشود عمدتاً به خاطر وابستگی کیتی به الکل بود.
دو سال پس از مرگ رابرت در سال ۱۹۶۷، تونی از شغلش به عنوان مترجم در سازمان ملل متحد کنار گذاشته شد. او که با عواقب روحی از دست دادن پدر و شغلش دست به گریبان بود، پس از مدتی زندگی در جزیره سنت جان، در ژانویه ۱۹۷۷، درست یک ماه پس از جشن تولد ۳۲ سالگیاش، خودکشی کرد و جان سپرد.
نوههای رابرت اوپنهایمر
اگرچه تونی قبل از مرگش فرزندی نداشت، اما پیتر اوپنهایمر سه فرزند دارد: چارلز، الا و دوروتی.
دوروتی وندرفورد، که در سال ۱۹۷۳ به دنیا آمد، بزرگترین نوه اوپنهایمر است و در حال حاضر در سایت امنیت ملی نوادا به عنوان نویسنده فنی کار میکند و مسیر علمی پدربزرگش را دنبال میکند.
اطلاعات کمی در مورد الا وجود دارد. اما چارلز در سال ۱۹۷۵ متولد شد و بیشتر عمر خود را در زمینه توسعه نرم افزار کار کرده است. او همچنین خود را یک کارآفرین معرفی میکند.
هم دوروتی و هم چارلز در سال ۲۰۱۵ در مصاحبهای طولانی درباره پدربزرگشان برای «بنیاد میراث اتمی» شرکت کردند.
در آن زمان، چارلز اشاره کرد که بسیاری از مورخان پدربزرگ او را شخصیتی مرموز میدانند، اما زندگی او «داستانی جذاب» است.
چارلز با همسرش کارن پاک اوپنهایمر دو دختر دارد که به این معنی است که اوپنهایمر حداقل دو نتیجه دارد.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: کریستوفر نولان اوپنهایمر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۰۰۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»